جوک های ویژه
روزی دو نفر میخواستن برن اداره وارد ساختمان شدن و با آسانسور رفتند بعد دوستش یکم این ور اونور رو نگاه کرد و به دوستش گفت: دوتا خبر دارم یه خبر خوش یه خبر بد
کدومو بگم دوستش گفت اول خبر خوشو بگو گفت یه طبقه موندیم برسیم و خبر بدم اینه که ساختمان رو اشتباه اومدیدم
روزی روزگاری سه تا کلاغ بود خداوند گفت: یه آرزوی شماهارو بر آورده میکنم
اولی گفت : خدایا منو سفید کن
دومی گفت : خدایا منم سفید کن
و سومی گفت: خدایا اینارو سیاه کن
[ بازدید : 928 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]